مقومات اصلى شكل گيرى و ماندگارى سنت را بايد در آيات قرآن سراغ گرفت؛ هويت و اعتبار سنت در جايگاه منبع
دوم تشريع، ناشى از قرآن است. سنت در پرتو هويت برگرفته از قرآن توانست در متن انديشه اسلام كاركردى اساسى و بينظير از خود بروز دهد و حوزه انديشه و فرهنگ را در جامعه اسلامى معنا و حيات بخشد.
تولد حضرت محمد ( ص) بنابر بسياري از روايات در 17 ربيع الاول عامالفيل ( 570 م ) ، يا به روايتي 12 همان ماه در تقويم عربي روي داد . پدر پيامبر(ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبيلة بزرگ قريش بودند ؛ قبيلهاي كه بزرگان آن از نفوذ فراواني در مكه برخوردار بودند و بيشتر به بازرگاني اشتغال داشتند .
رسول اكرم(ص) از ماريه قبطيه، پسري به نام ابراهيم داشت. وي در هجده ماهگي از دنيا رفت و رسول اكرم(ص) كه به اين پسر بسيار علاقه مند بود، از مرگش اندوهگين شد و حتي گريست و فرمود: «دل مي سوزد و اشك مي ريزد. اي ابراهيم! ما به خاطر [مرگ] تو محزونيم، ولي هرگز چيزي برخلاف رضاي پروردگار نمي گوييم.» همه مسلمانان نيز از حزن و اندوه پيامبر خدا ناراحت شدند. برحسب اتفاق، همان روز خورشيد گرفت. مسلمانان، خورشيد گرفتگي را هماهنگي عالم بالا با حزن پيامبر دانستند و گفتند خورشيد به سبب اندوه پيامبر اكرم(ص) گرفته است.
از ابوطالب روايت شده كه عبدالمطلب گفت:
شبى از شبها در حجر اسماعيل خوابيده بودم، ناگاه خواب عجيب و غريبى ديدم، برخاستم در راه يكى از كاهنان مرا ديد كه مىلرزم چون آثار تغيير در من مشاهده كرد گفت: چه شده كه بزرگ عرب چنين رنگش تغيير كرده؟ آيا حادثهاى از حوادث روزگار روى داده است؟
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) اولين كسى است كه به حق، معرفت كامل پيدا كرده و در درگاه الهى، پيشانى فروتنى بر خاك بندگى ساييده است . ايشان فرموده است:
كنت اول من اقر بربى جل جلاله و اول من اجاب 1؛ من اولين كسى بودم كه مبداء را شناختم و به توحيد اقرار كردم و اولين كسى بودم كه دعوت معبود را اجابت كردم.
غزوه بني مصطلق غزوه مريسيع در شعبان سال پنجم هجرت اتفاق افتاد بنيمصطلق طايفهاي از «خزاعه» بودند كه در ناحيه «فرع»، هشت منزلي مدينه سكونت ميكردند به پيامبر(ص) خبر رسيد "حارث بن ابي ضرار" رئيس و بزرگ بني مصطلق همراه قوم و قبيله خويش و عدهاي از اعراب ديگر قبايل، قصد حمله به مدينه و جنگ با رسول خدا(ص) را دارد.
طائف شهر معروفي در كشور عربستان است كه در دوازده فرسنگي جنوب شرقي مكه قرار داد. اين شهر شهري است
ييلاقي و داراي آب و هواي لطيف و باغها و نخلستانها و مزارع سرسبز و يكي از بهترين نقاط حجاز به شمار ميرود.
يكي از جنگهاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پس از فتح مكه، در منطقهاي به نام حنين و عمدتا با دو قبيله هوازن و ثقيف و نيز قبايل بني هلال و نصر و چشم صورت گرفت.
در سال ششم هجري پس از پيمان صلح حديبيه ،قبيله بني خزايه كه با هم دشمني ديرينه داشتند، هر كدام از
ماده سوم قرارداد حديبيه استفاده كردند. ماده سوم اين قرارداد اجازه ميداد مسلمانان و قريش با هر قبيله
كه بخواهند، پيمان ببندند. خزاعه با مسلمانان همپيمان شدند و بني كنانه با قريش. ود قرار داد.
با استقرار حكومت اسلامي در مدينه، يهوديان دشمني خود را با اسلام و پيامبر و مسلمانان به شكلهاي گوناگون نشان ميدادند. يهودياني كه در مدينه و اطراف آن ساكن بودند، به دليل پيمانشكني و توطئه، از سوي پيامبر اكرم به عواقب ناگواري نظير اعدام، آوارگي و تبعيد از مدينه گرفتار شدند و برخي از آنها در منطقهاي به نام خيبر و وادي القري كه جلگه وسيع و حاصلخيزي در 32 فرسخي شمال مدينه است، سكونت گزيدند.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به فرمان خداوند مأمور شد كار بنيقريظه را، كه ستون پنجم كفار بود، يكسره كند.
موذن اذان گفت و پيامبر نماز ظهر را با مسلمانان اقامه كرد. آنگاه پيامبر به مؤذن دستور داد كه چنين بگويد:« آنان كه پيرو محمد صلي الله عليه و آله هستند، بايد نماز عصر را در محله بنيقريظه بخوانند.»
پنج قهرمان از جبهه مقابل رسول خدا صلي الله عليه و آله موفق شدند از خندق عبور كنند. يكي از آنها عمرو بن عبدود بود كه پس از رسيدن به ميدان با خواندن اشعاري تهديدآميز مبارز طلبيد. هيچ يك از مسلمانها از شدت ترس، تكان نخورد مگر حضرت علي عليه السلام كه داوطلب مبارزه شد، از پيامبر اجازه گرفت و راهي ميدان شد.
جنگ احد يكي از غزوه هاي مشهور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود كه در دامنه كوه احد، در 4 كيلومتري شمال مدينه و در روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجري، بين مشركان قريش و سپاه اسلام رخ داد.
«بدر» روستاي كوچكي ميان مكه و مدينه بود كه چند غزوه از غزوات پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را به نام آن روستا خواندهاند و مهمترين آنها جنگ بدر كبري بوده است.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به عنوان آخرين پيامبر، در قبال آيندگان رسالتى بزرگ بر دوش داشت. او براى بنيان گذارى سنت خود دو نقش را مىبايست ايفا كند؛ از يك طرف سنت خويش را به گونهاى غنى و پرظرفيت ارايه دهد كه بتواند پاسخگوى دو سطح متفاوت تاريخ و زمان پيدايش اسلام باشد و از طرف ديگر، عوامل پيش زمينهها و قابليتهاى لازم براى ماندگارى و بالندگى سنت را در تاريخ تامين و تضمين نمايد. آنچه در پى مىآيد بخشى از اين عوامل و پيش زمينهها و قابليتها است:
تح لى من كل باب الف باب."(18)
الف) تلاش بنيادى به منظور احياى سنت گرايى
اهلبيت عليهم السلام در بخشى از تلاشهاى خود كوشيدند تا به تحكيم موقعيت خويش به عنوان وارثان و در اختيار دارندگان ناگفتههاى سنت نبوى دست بزنند. اين كوشش از آن نظر اهميت داشت كه ايجاد و تحكيم اين جايگاه به آنها امكان مىداد تا به احياى سنت بهتر و موثرتر بپردازند و سنت گرايى را در انديشه رو به رشد مسلمانان نهادينه كنند بهويژه آن كه بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و در زمان اهلبيت عليهم السلام نشر سنت نبوى با چالشهاى گوناگونى رو به رو شده بود چالشهايى كه از يك مشكل اساسى نشات مىگرفت و آن، تعارض بسيارى از انديشههاى سنت با حكومتها و نظامهاى سياسى حاكم بود. مقاومت حاكمان وقت با سنت گرايى، تلاش در جهت احياى سنت را در مسيرى ناهموار و ناامن قرار داده بود.
خروج پيامبر (ص) از مكه كه از آن به هجرت تعبير شده ، نقطة عطفي در تاريخ زندگي آن حضرت و نيز تاريخ اسلام است ؛ زيرا از آن پس پيامبر (ص) ، تنها مشركان را به دوري از بت پرستي و ايمان به خداي يگانه فرا نميخواند ،بلكه ديگر در رأس حكومتي قرار گرفته بود كه ميبايست بر مبناي شريعتي آسماني جامعهاي نوين
بنا نهد ؛ اما اينكه برخي از نويسندگان برآنند كه پيامبر (ص) در مدينه رسالت و دعوت و تبليغ را رها كرد ، درست نيست و پيامبر (ص) هرگز اين نقش را از دست ننهاد . گسيل داشتن كساني براي تبليغ اسلام به ميان قبايل و ارسال دعوت ها به فرمانروايان كشورها مؤيد اين معني است.
هجرت پيامبر (ص) از مكه به مدينه ، نزد مسلمانان با اهميت بسيار تلقي شد ، تا بدانجا كه مبدا تاريخ ايشان قرار گرفت و اين خود نشان دهندة برداشتي است كه اعراب از هجرت پيامبر (ص) به عنوان يك مرحلة نوين داشتند . سرانجام پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول سال 14 بعثت به يثرب رسيد ؛ شهري كه از آن پس به نام آن حضرت ، مدينه الرسول يا به اختصار مدينه نام گرفت . آن حضرت نخست در جايي بيرون شهر ، به نام قبا درنگ فرمود و يثربيان به استقبال او شتافتند . پس از چند روزي ، به شهر در آمد و در قطعه زميني خشك ، مسجدي به دست خود و اصحاب و يارانش بنا كرد كه بنياد مسجد النبي كنوني در مدينة منوره است.
پيامبر (ص) دعوت به توحيد را نخست از خانوادة خود آغاز كرد و اول كسي كه به او ايمان آورد ، همسرش خديجه ،
و از مردان ، پسر عمويش علي بن ابي طالب ( ع) بود كه در آن هنگام سرپرستي او را پيامبر (ص) بر عهده داشت.